دل نوشته های تنها ترین دل دنیا
دل نوشته های تنها ترین دل دنیا
نگاهی تهی بر جاده های انتظاری که پر از دلتنگیست دست هایی خالی در برابر کوه عظیمی از رگبار گناه و گام هایی خسته و ناتوان که دیگر ادامه نخواهند داد چون تقدیر اینگونه میخواهد آری دیگر نمی خواهم همانند بازی شطرنج در مقابل حریف قدری چون سرنوشت کیش و مات شوم . گاه گاهی طعم تلخ شکست را می توان تحمل کرد اما چشم های خفت بار دیگران پس از شکست را هرگز. به راستی عمق معنای انتظار چیست؟ در آنی در میابم،انتظار یعنی فاصله،یعنی یک نفر اینجا با هزاران دیوارقطور سختی،دیگری آنجا در پی خوشبختی، آیا این عادلانه است؟ آری حجم خالی وجود خویش را به باورهایم می سپارم و می پذیرم که همه چیز و همه کس حتی خود خدا هم در پی آنند ، نگذارند روز های سخت تکرار و تعصب هایی از جنس مرگ رنگ پایان بگیرند. این منم، خسته و تسلیم، اما هنوز منتظر. (دل نوشته ای از خودم)
نظرات شما عزیزان:
سلام دوست خوبم به تعجب آره من گرگم و گرگ همدی جزء ماه آسمون نداره تنهای برای خودم خریدم و شاید که بهترین برای من سفر باشه اگه این حرفا حرفه دلت قشنگه اما بدون حرفای دل من حرف دل حرف آدمی نیست و حرفی از زبون یه گرگه
یه گرگ تنها
وبلاگ قشنگی داری
من وبی شبع به وب تو دارم دوست داشتی یه سر بزن .دوستت دارم دوست عزیز
قالب جدید وبلاگ پیچك دات نت |